تو زندگیتوטּ ڪسے رو انقدر دوست نداشتـہ باشین
ڪـہ در عین بے گناهے ازش معذرت بخواین
آدما ضربـہ هایے ڪـہ خوردنو یادشونـہ
نـہ ضربـہ هایے ڪـہ زدטּ
موقعـ شادیـ هایِـ رفیقِتـــ یهـ قَدمـ بیا عَقبـــ
اَگهـ مُتوَجهـ نَبودِتـ شُد یَنیـ رفیقتهـــ
بــاور ڪن آدم یه وقتایے⏰
کم نمیاره ڪوتاه میاد
تو ڪلاس آییـטּ نامـہ نشستـہ بودیـܢܢ ڪـہ سرهنگ پرسید
ڪے میدونـہ ڪجا دور زدטּ ممنوعـہ ؟
یڪے دستشو بلند ڪرد و گفت : “تو رفاقت”
تغییر نڪنید بخاطر اینڪـہ آدمها دوستتان داشتـہ باشند
خودتان باشید و بدانید آدمهایے ڪـہ لیاقتتان را دارند
خودِ واقعے شما را دوست خواهند داشت
یڪے محبت میڪنـہ و یڪے ناز میڪنـہ
اونے ڪـہ ناز میڪنـہ همیشـہ محبت مے بینـہ
اما اونے ڪـہ محبت میڪنـہ همیشـہ تنهاے تنهاست
شب قدر شب بیدار شدن است ، نه بیدار ماندن دعا کنیم بیدارشویم
اگر یادتان بود و باران گرفت ، دعایی به حال بیابان دل ما هم بکنید
التماس دعا در این شب عزیز
نظر من که همینطوره نظر شما چیه؟
تاحالا دندونپزشکی رفتین ؟
اول دکتر چند تا سوزن میزنه تو لثه تون، بعد اون مته رو میگیره دستش
بعضی وقتا از شدت درد دسته های صندلی رو محکم فشار میدیم
و اشک تو چشمامون جمع میشه
چرا نمیزنین تو گوشش ؟ چرا داد و هوار نمی کنید ؟
این همه درد رو تحمل کردید، این همه سوزن و آمپول و مته و انبر و
خوب اعتراض کنید بهش! چرا اعتراض نمی کنید ؟
تازه کلی هم ازش تشکر میکنیم و میخوایم بیایم بیرون میگیم
آقای دکتر ببخشید وقت بعدی کی هستش ؟
نمی خوای خدا رو اندازه یه "دندونپزشک" قبول داشته باشی؟
به دکتر اعتراض نمی کنیم چون می دونیم این درد فلسفه داره
و منجر به بهبود میشه ، میدونیم یه حکمتی داره ،
خوب خدا هم حکیمه، اصلا قبلا هم به دکتر می گفتند حکیم
یعنی کارهای او از روی حکمت است
وقتی درد و رنجی رو تو زندگی ما فرستاد ، ازش تشکر کنیم
بگیم نوبت بعدی کی هستش ؟ رنج بعدی ؟
به من بگو مدرک خدا رو قبول نداری؟ حتی قد یه "دندون پزشک"؟
یادت نره اون خیــلی وقته خداست
ﺍﻣﯿﺮﺍﻟﻤﻮﻣﻨﯿﻦ ﻋﻠﯽ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ فرمودند
در حضور هفت گروه، هفت کار را مخفی کن تا سعادتمند گردی
ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﻓﻘﯿﺮ، ﺩﻡ ﺍﺯ ﻣﺎﻝ ﻭ ﻣﻨﺎﻟﺖ ﻧﺰﻥ
ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﺑﯿﻤﺎﺭ ،ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺧﺶ ﻧﮑﺶ
ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ ، ﻗﺪﺭﺕ ﻧﻤﺎﯾﯽ ﻧﮑﻦ
ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻏﺼﻪ ﺩﺍﺭ، ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﻧﮑﻦ
ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ، ﺁﺯﺍﺩﯼ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﻩ ﻧﻤﺎﯾﯽ ﻧﮑﻦ
ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﯽ ﺑﭽﻪ، ﺍﺯ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯾﺖ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻧﮑﻦ
ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﯾﺘﯿﻢ ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺕ ﻧﮕﻮ
(ﭼﻮﻥ ﺳﻮﺯ ﺩﻝ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺯﻭﺩﯼ ﺳﺮﺩ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ)
هرگاه نتوانستے اشتباهے را ببـخـشے
آטּ از ڪوچڪے قلب توست،نـہ بزرگے اشتباه
گاهے ᓘـورבטּ لگـבے از پشت،برבاشتـטּ گامے بـہ جلو است
آنانڪـہ تجربـہ هاے گذشتـہ را بـہ ᓘـاطر نمے آورنـב
محڪوܢܢ بـہ تڪرار اشتباهنـב
عدهای آرزو دارند خارج بروند
و آنها كه خارج هستند برای وطن دلشان لك زده و ترانهها میسُرايند
مجردها میخواهند ازدواج کنند
متأهلها میخواهند مجرد باشند
عدهای با قرص و دارو از بارداری جلوگيری میكنند
و عدهای ديگر با قرص و دارو میخواهند باردار شوند
لاغرها آرزو ﺩﺍﺭﻧﺪ چاق بشوند
و چاقها همواره حسرت لاغری را میكشند
شاغلان از شغلشان مینالند
بیکارها دنبال همان شغلند
فقرا حسرت ثروتمندان را میخورند
ثروتمندان دغدغهی نداشتن صفا و خونگرمیِ فقرا دارند
افراد مشهور از چشم مردم قایم میشوند
مردم عادی میخواهند مشهور شده و دیده شوند
سیاهپوستان دوست دارند سفیدپوست شوند
و سفیدپوستان خود را برنزه میکنند
و هیچکس نمیداند تنها فرمول خوشحالی این است
قدر داشتههایت را بدان و از آنها لذت ببر
قانونهای ذهنی میگویند خوشبختی یعنی رضایت
مهم نیست چه داشته باشی یا چقدر
مهم این است که از همانی که داری راضی باشى
آنوقت خوشبختی
اگر افسردگی دارید ، در حال زندگی در گذشته هستید
اگر اضظراب دارید ، درحال زندگی در آینده هستید
اگر آرامش دارید در حال زندگی در زمان حال هستید
چایے ڪـہ سرد میشـہ روش آبجوش میریزטּ گرܢܢ میشـہ
درستـہ گرܢܢ میشـہ اما ڪمرنگ میشـہ
رابطـہ اܢܢ همینـہ
میشـہ دوبارہ زندش ڪرد اما نـہ مثل اول
مواظب رابطـہ ها باشید ڪـہ لازܢܢ نشـہ اب داغ روش بریزید
مرد ترین آدمهایی که تو زندگیم دیدم
اونایی بودن که بعد اشتباهشون گفتندمعذرت میخوام